مرزهای تربیتی – قانون تحرک (3)
دسته بندی : تربیت و روانشناسی

کلیپ های مرتبط










مرزهای تربیتی – قانون تحرک : آرزوها و اهداف بهکودکان کمک میکنند تا بر سستی غلبه کنند. کودکان اغلب زمانی که با تعارضهایی روبهرو میشوند، در وضعیت منفعل قرار میگیرند. این کودکان تنبل نیستند. بلکه فقط نمیدانند که باید برای دستیابی بهآنچه که میخواهند، چه گامهایی بردارند.
مرزهای تربیتی – قانون تحرک (3)
• عدم توانایی در دستیابی بهاهداف
آرزوها و اهداف بهکودکان کمک میکنند تا بر سستی غلبه کنند. کودکان اغلب زمانی که با تعارضهایی روبهرو میشوند، در وضعیت منفعل قرار میگیرند. این کودکان تنبل نیستند. بلکه فقط نمیدانند که باید برای دستیابی بهآنچه که میخواهند، چه گامهایی بردارند.
تحمل آنها در برابر ناامیدیها و ناراحتیها بهطور کلی پایین است. شاید آنها زیر بار فشار انجام تحقیق اولین ترم خود از پای درآیند و بههمین دلیل آن را رها کنند. یا شاید زمانی که در ارتباطات خود و با دوستهایشان دچار مشکل شدند، ترجیح بدهند در خانه بمانند.
بهکودک خود اجازه ندهید با اجتناب از انجام کاری، از درک واقعیتها و یادگیری شانه خالی کند. خانه نباید جایی باشد که کودک بتواند خود را در آن از جریان زندگی پنهان کند. لازم است او مهارتها و کارهایی را در خانه یاد بگیرد.
بهاو بگویید کمکش خواهید کرد. وظایفی که تا حدی پیچیده هستند – مانند آشپزی، نظافت، خرید از فروشگاه مواد غذایی، رسیدگی بهحیاط و حتی تعمیر وسایل خانگی – بهاو کمک خواهند کرد تا حس اعتماد بهتواناییهایش در او رشد پیدا کند. سپس او میتواند تلاشی برای دستیابی بهاهداف مورد علاقهاش را شروع کند. هیچ چیزی مثل مجبور شدن بهانتخاب بین تمیز کردن اجاق گاز یا برنامهریزی برای انجام یک پروژۀ علمی کارساز نیست.
• انتظارات غیبگویانه
ممکناست کودک احساس کند که نباید آنچه را که نیاز دارد، تقاضا کند؛ آن هم بر مبنای این تصور که شما باید قبل از آنکه او چیزی را از شما بخواهد، آن را بدانید. کودکی که از او سؤالات صحیح را نمیپرسید، چیزی را که میخواهد فراموش میکنید و یا متوجه نمیشوید که چرا خوشحال نیست، ناراحت میشود.
این نشانهای است که هم در کودکان خردسال و هم در بچههای بزرگتری که در جدا کردن حس خودشان از والدینشان مشکل دارند، دیده میشود. نوزادان بهمادر نیاز دارند تا بتواند نیازهای آنها را پیشبینی کند؛ در غیر اینصورت، حیات وجودی آنها بهخطر میافتد. اما همچنان که کودکان رشد میکنند، نیاز دارند تا اجازه دهند نیازهایشان بهروشنی شناخته شوند.
اجازه دهید فرزندتان بداند شما واقعاً قصد کمک بهاو را دارید تا نیازهایش را برطرف و مشکلاتش را حل کند. اما همچنین بهآنها بگویید: حتی اگر تو را خیلی دوست داشته باشم، نمیتوانم ذهن تو را بخوانم. اگر از کلمات استفاده نکنی و چیزی را که میخواهی بیان نکنی، پاسخی دریافت نخواهی کرد. این وضعیت خیلی غمانگیز است اما اگر تلاش کنی، هرکاری را که بتوانم برای کمک بهتو انجام خواهم داد.
• خشم ناشی از تعارض
بعضی از کودکان ذاتاً منفعل نیستند. آنها نسبت بهبعضی موارد خشمگین میشوند و در موارد دیگر عکسالعملی نشان نمیدهند. بهطور مثال، ممکناست پسری فعال باشد؛ نمرههای خوب بگیرد و در خانه مسئولیتپذیر باشد؛ اما بهلحاظ برقراری روابط با دیگران منفعل باشد و از ادامۀ روابط دوستانهاش ناتوان باشد.
این کودکان از تحرک لازم و اعتماد بهنفس سازنده برخوردارند اما در دستیابی بهاین خصوصیات در حیطههایی خاص مشکل دارند. آنها در بهرهگیری از قوۀ ابتکار عمل خود در بخشهایی از زندگی که در آن تعارض دارند، بهکمک شما نیاز دارند.
این تصور باطل را بهذهن راه ندهید که: من غیرقابل تغییرم. دستیابی بهبلوغ فکری در زمینههای مختلف بهاین معنی است که ما باید بر همۀ زمینههای مهم رشد در طول زندگی خود کار کنیم؛ نه فقط آن مواردی که در آنها استعداد داریم و قوت و ضعفها را در کنار هم ببینیم.
نقش اصلی شما در اینجا آن است که کودک درک کند: بهخشنودی دست پیدا نخواهد کرد تا زمانی که در زمینۀ حل مشکلاتش واقعاً تلاش کند. یک بچۀ ده ساله که خود را منزوی کرده است باید برای گرفتن پولتوجیبی خود، تا دیروقت بیدار ماندن یا تماشای فیلم مورد علاقهاش، دعوت هفتگی تعداد مشخصی از دوستانش برای شام یا بازی اسکیت از ما اجازه بگیرد. زندگی بهما تحمیل میکند و میآموزاند که باید هرکاری را بهموقع انجام دهیم.
منبع: کودک و حد و مرزهایش