مرزهای تربیتی – قانون تاثیرگذاری (3)
دسته بندی : تربیت و روانشناسی

کلیپ های مرتبط










مرزهای تربیتی – قانون تاثیرگذاری : یکی از دلایل ناکافی بودن مرزهای تاثیرپذیری آن است که کودکان هرگز از مرزهای تاثیرپذیری فراتر نمیروند و با این شیوه هویت قربانی شدن در آنها پرورش پیدا میکند.
مرزهای تربیتی – قانون تاثیرگذاری (3)
همچنان که در قسمت قبل خواندیم، مرزهای واکنشپذیر در دوران بزرگسالی برای دستیابی بهیک زندگی سالم کافی نخواهند بود. این مرزها از کودک شما در برابر چیزهای نامطلوب حمایت میکند. اما تاثیرپذیری یک وضعیت است نه یک هویت.
یکی از دلایل ناکافی بودن مرزهای تاثیرپذیری آن است که کودکان هرگز از مرزهای تاثیرپذیری فراتر نمیروند و با این شیوه هویت قربانی شدن در آنها پرورش پیدا میکند. آنها نیز مانند بزرگسالان احساس میکنند تحت کنترل قرار دارند و توسط نیروهای خارجی تحت فشار قرار گرفتهاند؛ نیروهایی مانند همسران، رؤسا و ... .
آنها خود را در شرایطی میبینند که هیچ انتخابی برایشان وجود ندارد، بنابراین ناتوان باقی میمانند و بهبیشتر درگیریهایی که در زندگی خود دارند بهعنوان عوامل خارجی نگاه میکنند، نه آنچه از درون خودشان ریشه گرفته است.
دلیل دیگری که نشان میدهد مرزهای واکنشپذیر کافی نیستند، آن است که کودکان نیاز دارند تا بهدور از آن چیزهایی که از آنها متنفر هستند، رشد کنند. چرا که مرزهای واکنشپذیر فقط بهکودکان در ارتباط با آنچه با آن مخالف هستند، کمک میکنند.
کودکانی که در مرحلۀ واکنشپذیری باقی میمانند در دوستیابی و حفظ رابطۀ دوستی، فائق آمدن بر اقتدار افراد، دستیابی بهاهداف، کشف استعدادها، علائق و هیجانات، با مشکلات روبهرو میشوند.
آنها وقت بسیاری را صرف برعلیه چیزی بودن میکنند، آنها قادر نیستند توانایی با چیزی بودن را در خود رشد دهند. بهطور مثال، دِرِک مشکلاتی برای دوست شدن با دیگران داشت زیرا در پذیرش قوانین کارگروهی و همکاری با دیگران دچار مشکل بود.
واکنشپذیری بهفرزندتان کمک میکند تا مرزهای خود را جستجو کند و آنها را بیابد. اما بهمحض آنکه آنها را یافت، بهیکباره چیزی را میشناسد که با آن موافق نیست و دوستش ندارد، او آزاد نیست تا با انتقامگیری تسلیم خواستههای خود شود، پس از کنار آمدن با آنها اجتناب میکند یا از زیر بار مسئولیتهای خود شانه خالی میکند.
مرزهای غیرمنفعل
مرزهای غیرمنفعل با بهکمال رسیدن مرزهای واکنشپذیر یک کودک بهوجود میآیند. در ادامه بهمواردی اشاره میشود که شبیه مرزهای غیرمنفعل هستند و راههایی پیشنهاد میشوند که بهفرزندانتان کمک میکنند تا این مرزها را در وجود خود پرورش دهند.
مرزهای غیرمنفعل فراتر از تشخیص مشکل قرار میگیرند و حل مشکل را مورد توجه قرار میدهند. لازم است فرزندتان بداند که او از طریق اعتراض، فقط مشکل را تشخیص داده و هنوز ان را حل نکرده است.
اوقات تلخی راه انداختن، هیچ مشکلی را حل نمیکند. او نیاز دارد از این احساسات برای انگیزه بخشیدن بهکارهایش استفاده کند و بهعبارت دیگر موردی را که بهآن دسترسی دارد، شناسایی کند. لازم است او دربارۀ واکنشهای درست و بهترین انتخاب موجود فکر کند.
برای انجام این کار بهاو با استفاده از مرزهای غیرمنفعل که میتواند تجربه کند، کمک کنید. با خشم و ناامیدی او همدردی کنید، اما اجازه دهید بداند که تنها راه پایان دادن بهمشکل آن است که خودش مشکل را حل کند. بهاو چیزی شبیه بهاین بگویید:
"میدانم وقتی مجبوری تلویزیون را خاموش کنی و تکالیفت را شروع کنی، خیلی عصبانی میشوی. انجام تکالیفت بهاندازۀ بازی کردن سرگرم کننده نیست. اما اگر بر سر تماشای تلویزیون با من بجنگی، تا یک هفته نمیتوانی تلویزیون تماشا کنی و این انتخاب خودت خواهد بود و من فکر نمیکنم که تو چنین چیزی را بخواهی.
حالا ببین آیا راهی وجود دارد که از طریق آن فقط بتوانی بهمن نشان دهی که از محروم شدن از تماشای تلویزیون ناراحتی، ولی با وجود آن، آنچه را که گفتهام انجام میدهی؟"
بعد از چندبار پرداختن بهمشکل، او باید با تجربه کردن این موضوع متوجه شود که شما در مورد اجرای مرزهای خود جدی هستید. بهاو بگویید میتواند بهروشی مناسب شما را متوجه کند که از انجام تکالیف مدرسه متنفر است. در این مرحله کودک اغلب بهجواب مشخصی میرسد: وای مامان، من از انجام تکالیف مدرسه متنفرم و در همین حال از روی کاناپه بلند میشود و مدادی برمیدارد.
بهیاد داشته باشید که این کار شما نیست که او را وادار کنید که از لذت تماشای تلویزیون دست بکشد و تکالیف مدرسه را انجام دهد؛ بلکه وظیفۀ شما آن است که او را وادار کنید تا مسئولیت انجام کارهای خوب را بپذیرد.
مرزهای غیرمنفعل تمام آن چیزهایی را که کودک با آنها موافق یا مخالف است، دربرمیگیرد. اما مرزهای واکنشپذیر فقط بهکودکان کمک میکنند تا آنچه را که مربوط بهمن نیست تشخیص دهند و البته میدانیم که بلوغ چیزی فراتر از این است.
کودکان نیاز دارند بدانند چه کسی هستند و چهکسی نیستند، چه کسانی را دوست دارند و از چهافرادی متنفرند. همچنان که عشق آنها عمیقتر میشود – مانند دوستیهای صمیمی، سرگرمیها، وظایف و استعدادها – توسط آنچه خوب و درست است، هدایت و برانگیخته میشوند.
بهفرزندتان کمک کنید تا ابعاد مرزهای غیرمنفعل را برای دستیابی بهچیزی که میخواهد پرورش دهد. موقعیتی که در آن موردی برخلاف مرزهای واکنشپذیر مطرح میشود، اغلب زمینۀ خوبی برای یادگیری ایجاد میکند.
کودکی که هنگام اعتراض احساس امنیت میکند و اجازه مییابد نفرتهای خود را بیان کند، میتواند با اشتیاق بیشتری بهآموزشهای پدر یا مادر خود گوش کند.
بهفرزندتان بگویید: من درک میکنم از اینکه نمیتوانی امشب با دوستانت بیرون بروی، عصبانی هستی. اما ما معتقدیم که گذراندن اوقات معینی با خانواده و انجام تکالیف مدرسه برایت مهم است. ما قصد نداریم فقط از روی بدجنسی بهتو نه بگوییم.
منبع: کودک و حد و مرزهایش