اشتباهات والدین در حرف زدن با کودکان – بخش دوم
دسته بندی : کودکان و خانواده

کلیپ های مرتبط










اشتباهات والدین در حرف زدن با کودکان – بخش دوم یکی از بزرگترین درسهایی که بعنوان والدین یاد میگیریم این است که بچههای کوچک به طور طبیعی برای نیازهای شما همدلی و ملاحظه ندارند. آنها به مرور با بزرگتر شدن احساس همدلی پیدا میکنند.
اشتباهات والدین در حرف زدن با کودکان – بخش دوم
• استفاده از تقصیر و خجالت برای همراه ساختن کودک
یکی از بزرگترین درسهایی که بعنوان والدین یاد میگیریم این است که بچههای کوچک به طور طبیعی برای نیازهای شما همدلی و ملاحظه ندارند. آنها به مرور با بزرگتر شدن احساس همدلی پیدا میکنند.
به همین دلیل است که انتظار اینکه آنها خودشان را جای شما بگذارند و همه چیز را از دید شما نگاه کنند منطقی نیست. اینکه نمیتوانند این کار را بکنند به این معنی نیست که بچه بدی هستند. فقط بچه هستند و روی لذتهای لحظهای و آزمایش کردن محدودیتهایشان برای اینکه یاد بگیرند چه چیز قابلقبول است تمرکز دارند.
اکثر والدین آدمهای پرمشغلهای هستند که چندین کار را در یک زمان انجام میدهند و گاهی فراموش میکنند که از خود مراقبت کنند. این وقتی به نظرشان برسد که بچهها با آنها همکاری نمیکنند موجب خشمشان میشود. خیلی مهم است که قبل از اینکه این احساسات به بیرون نفوذ کند و ارتباط شما با فرزندتان را خراب کند، زمانی را برای ارتباط برقرار کردن با احساساتتان و آرام شدن بااستفاده از روشهای تنفس عمیق و حرف زدن با خود اختصاص دهید.
نمونه بیاثر
"چندین بار ازت خواستم که اسباببازیهایت را مرتب کنی، ببین باز هم دور تا دور اتاق پر از اسباببازیهای توست. اصلاً نمیخواهی یکم توجه کنی؟ نمیبینی تمام روز سرپا بودهام؟ حالا هم باید بیایم اسباببازیهای تو را جمع کنم و وقتم را هدر دهم؟ چرا اینقدر خودخواهی؟"
این مادر انرژی منفی زیادی ایجاد میکند. با اینکه همه ما میتوانیم خستگی او را درک کنیم اما ارتباط او با فرزندش مقصرکننده و غیرمحترمانه است.
خودخواه خواندن کودک شدیداً مخرب است. بچهها این برچسبهای منفی را به درونشان میریزند و کمکم فکر میکنند که به اندازه کافی خوب نیستند. تحقیر کردن و مقصر کردن کودک مغز او را منفی خواهد کرد. باید به رفتار برچسب غیرقابل قبول بزنید اما باز فرزندتان را دوستداشتنی بخوانید.
نمونه موثر
"میبینم که اسباببازیها هنوز از روی زمین جمع نشدهاند. این منو ناراحت میکنه. خیلی برام مهمه که خانه مرتب باشه که همه بتونیم راحت باشیم. همه اسباببازیهایی که بیرون هستند باید بروند سرجایشان بخوابند. فردا صبح میتونی دوباره آنها رو بیرون بیاری".
این مادر بدون عصبانیت یا مقصر جلوه دادن، احساسات و نیازهای خود را مستقیم مطرح کند و عاقبت بد سختی را هم برای رفتار فرزندش عنوان نمیکند و به او توضیح میدهد که فردا دوباره امتحان کرده و موفق شود. او هیچ انگیزه منفی را به کودک نمیچسباند یا به طریقی منفی به شخصیت او برچسب نمیزند.
• گوش ندادن
همه ما دوست داریم فرزندمان به دیگران احترام بگذارد. بهترین راه برای این کار با الگوسازی رفتار محترمانه و ملاحظهکار در روابط خودمان است. این باعث میشود کودک ارزش احترام و همدلی را شناخته و به آنها مهارتهای ارتباط صحیح را یاد میدهد.
خیلی وقتها گوش دادن بادقت برای والدین کار سختتری است زیرا بچهها معمولاً وسط حرف میپرند و ذهن ما هم پر از کارها و مسئولیتهای زیادی است که باید انجام دهیم. در این مورد، اشکالی ندارد که به کودک بگوییم که الان نمیتوانیم به حرفهایش گوش دهیم چون مشغول مثلاً آشپزی هستیم اما ۱۰ دقیقه دیگر پیش او میرویم که حرفهایش را بشنویم.
خیلی بهتر است که زمان مشخصی را برای گوش دادن به حرفهای او اختصاص دهیم تا اینکه بدون توجه کافی حرفهایش را بشنویم. البته یادتان باشد، صبر کردن زیاد هم برای بچهها قابلتحمل نیست.
نمونه بیاثر
واکنش مادری به فرزندش که برای او توضیح میدهد در فوتبال یک گل زده است.
(بدون ایجاد ارتباط چشمی) "چه خوب پسرم. حالا برو و با خواهرت بازی کن (زمزمه با خود) شعله گاز را چرا اینقدر زیاد کردم؟"
گوش دادن موثر شامل همه مسائل غیرکلامی مثل ایجاد ارتباط چشمی، نشان دادن فهمیدن با صورت و صدا و استفاده از کلمات مناسب برای منعکس کردن اینکه فهمیدهایم میشود. این مادر به فرزندش یاد میدهد که اذیتش نکند و اینکه چیزهایی که برای او مهم است برای مادر نیست. این باعث میشود کودک احساس تنهایی کند.
نمونه موثر
واکنش مادر به کودکی که برای او توضیح میدهد در فوتبال یک گل زده است.
"وای گل زدی؟!! خیلی عالیه! من بهت افتخار میکنم. یک کم دیگه میام پیشت میخوام برام تعریف کنی".
این مادر شوق و علاقه خود را نشان میدهد؛ و از کودک دعوت میکند که تعریف کند که چه اتفاقی افتاده است.
او به طور مؤثری احساسات خود را نشان میدهد و به کودک کمک میکند در مورد واکنشهای خود آگاهی پیدا کند. این نوع واکنش باعث میشود کودک تصور کند مهم و باارزش است و لیاقت توجه را دارد.
تربیت کودکان کار بسیار دشواری است و همه ما گاهی اشتباهاتی را مرتکب میشویم. ارتباط صحیح با بچهها نیازمند انرژی و زمان زیاد است. باید از احساسات و واکنشهای خودکار خودمان آگاهی یافته و بتوانیم روشی درستتر و عاقلانهتر انتخاب کنیم.
نشان دادن عواقب کار به بچهها محدودیتها را یاد میدهد و گوش دادن به حرفهایشان احترام گذاشتن را به آنها آموزش میدهد. باید از خودتان خوب مراقبت کنید تا بتوانید انرژی لازم برای تربیت بچهها را داشته باشید.
برای این منظور باید اولویتهایتان را دوباره بررسی کنید. بچههایی که والدینی محترم، متعهد و پرانرژی دارند یاد میگیرند احساساتشان را به طور درستتری تعدیل کنند و در بزرگسالی روابط بهتری خواهند داشت.
منبع: کودکان نابغه و باهوش
اشتباهات والدین در حرف زدن با کودکان – بخش دوم