حل اختلافات والدین با فرزندان – بخش اول
دسته بندی : کودکان و خانواده

کلیپ های مرتبط










حل اختلافات والدین والدینی که هر بحثی را تبدیل به جنگی میکنند که در آن برنده و بازنده وجود دارد فقط موجب تاسف میشوند. این کار فقط برای ایجاد فاجعه است، زیرا صرفنظر از نحوۀ خاتمه بحث و گفتگو یا فرزند یا والد باید با احساس شکست پا بیرون بگذارد.
حل اختلافات والدین با فرزندان – بخش اول
والدینی که هر بحثی را تبدیل به جنگی میکنند که در آن برنده و بازنده وجود دارد فقط موجب تاسف میشوند. این کار فقط برای ایجاد فاجعه است، زیرا صرفنظر از نحوۀ خاتمه بحث و گفتگو یا فرزند یا والد باید با احساس شکست پا بیرون بگذارد. حال آنکه اهل مباحثه کسی است که بتواند آنرا به نحوی سامان دهد که در آن هر دو طرف احساس رضایت کنند.
بعضی اختلافات بین والدین و فرزندان غیرقابل اجتناب است. مقرراتی دارید که فرزندتان نمیپسندد و بر سر آنها بحث درمیگیرد. اگر شما و فرزندتان گاهی با هم اختلافاتی دارید، اصلاً جای نگرانی نیست، ولی اگر اختلافات شما بیش از دو بار در هفته باشد، یا اغلب مهار گسیخته شده و به داد و فریاد یا کتک کاری بینجامد، باید در جستجوی کمک گرفتن از متخصص باشید، زیرا وجود این اندازه اختلاف، طبیعی نیست.
مسئله تین نیست که شما و فرزندتان با هم ستیز داشته باشید – زیرا اختلاف نظر امری طبیعی است، بلکه موضوع مهم این است که اختلافات خود را چگونه حل میکنید، پس از اتمام بحث، هر یک چه احساسی پیدا میکنید. اصولاً چهار انتخاب در پیش رو دارید:
انتخاب اول
هنگامی که با فرزندتان بر سر مقرراتی بحث میکنید، به سادگی میتوانید از اختیار پدرانه یا مادرانۀ خویش بهره بگیرید. فرزند 5 سالهتان نخود سبز دوست ندارد، ولی شما میگویید تا آخرین نخود را نخورده نباید از پشت میز بلند شود. فرزند 9 سالۀ شما میخواهد در حالی که رادیو پخش روشن است تکالیفش را انجام دهد، ولی شما میگویید نباید صدای موسیقی باشد.
هرچند اعمال قدرتِ والدی اختلاف را به نفع شما حل کند، ولی فرزندتان موقعیت را با احساس مغلوب شدن و اینکه با او ناعادلانه رفتار شده ترک میکند. این وضع تخم خشم و نارضایتی را میپرورد و در سنین بعدی سرکشی و طغیان برمیانگیزد.
استیلا و غالب آمدن بر فرزند در درازمدت روش مؤثری نیست؛ شاید شما فکر کنید چیزی بهدست آوردهاید، ولی اگر محصول نهایی کودکی باشد که شما را حکمران خودکامه و بیتوجه ببیند، بیشک نمیتوان گفت پیروزی عاید شده است.
بچهها دوست دارند به نظریاتشان گوش بدهند و توجه کنند (حتی اگر برنده نشوند) و اگر معتقد شوند که اختلاف به طور عادلانه بررسی شده، احتمال اطاعت کردن آنها بیشتر میشود.
وقتی مخالفت شما بر سر امنیت یا آیندۀ فرزندتان باشد، مثلاً کلاه ایمنی در دوچرخه سواری، یا فقط مدرسه رفتن و نه جای دیگر، در آنصورت اِعمال قدرت با جدیت پسندیده است.
انتخاب دوم
مصالحه کردن است. شما میپذیرید فرزند چهار سالهتان، حداقل قسمتی از غذای اصلیش را بخورد بعد به دسر برسد. فرزند ده سالهتان حداقل نیمی از آنچه معلم تعیین کرده را تمرین کند. بهجای یک ساعت که مورد نظر فرزند شانزده ساله تان است او میتواند نیم ساعت بیشتر از ساعت همیشگی بیرون از خانه بماند.
تا وقتی مصالحه منطقی باشد و هر دو طرف را راضی نگاه دارد روش مؤثری برای رسیدگی به اختلاف والدین با فرزندان است. اما توافق به نفع طرفین یا مصالحه، تنها گاهی اوقات چنین نتیجهای دارد و اغلب نتیجهای ندارد. مصالحه هر دو طرف را از بحث و گفتگو دور نگاه داشته و آنها را در تب و تاب باقی میگذارد.
وقتی فرزند شما لوبیا سبز دوست ندارد، خوردن نصف بشقاب (مصالحه بین اصلاً نخوردن با همۀ بشقاب را خوردن) فقط کمی بهتر از خوردن همۀ آن است. اگر برای مهارت در قطعۀ تکنوازی لازم باشد هفتهای سه ساعت تمرین بشود، روزی پانزده دقیقه تمرین به نتیجۀ مطلوب منتهی نمیشود و چندان تفاوتی با تمرین نکردن نخواهد داشت.
اگر فرزند شانزده سالۀ شما میخواهد تا پایان کنسرت بماند و همراه دوستانش باشد و با آنها دربارۀ کنسرت حرف بزند، در آنصورت اجبار به بیرون آمدن قبل از اتمام کنسرت مشکلی را حل نمیکند.
از این پس هر بار که چنین موقعیتی پیش بیاید، همانجایی قرار میگیرید که از اول بودید یعنی بحث و مجادله: بحث بر سر خوردن کلم بروکلی بهجای لوبیا سبز، ده دقیقه تمرین پیانو به جای بیست دقیقه و یا به خانه آمدن در ساعت 11.30 به جای 11.45 .
منبع: ده اصل ثابت فرزندپروری
حل اختلافات والدین